نويسنده: مارتين گريفيتس
مترجم: عليرضا طيب





 
مفهومي كه در آغاز، كارل دويچ و همكارانش در دهه ي 1950 آن را درانداختند. او همبود امنيتي را چنين تعريف مي كرد: «گروهي دست يافته به همگرايي به معني حصول نوعي حسن همبستگي-همراه با نهادها و رويه هاي رسمي و غيررسمي-كه آن اندازه قوي و گسترده باشد كه دگرگوني مسالمت آميز در ميان اعضاي گروه را با قطعيت معقولي كه طي دوره اي طولاني تضمين كند»(Deutsch 5:1957) همبودهاي امنيتي مي توانند در هم آميخته يعني متضمن ادغام رسمي واحدهاي سياسي سابقاً خودمختار باشند يا متكثر كه در اين حالت، بازيگران استقلال و حاكميت خود را حفظ مي كنند ولي درباره ي اين كه «ما»يي را تشكيل مي دهند و درباره ي نامحتمل بودن جنگ در ميان خودشان احساس ذهني مشتركي دارند.
ويژگي هاي اصلي همبودهاي امنيتي شامل وابستگي متقابل، تفاهم متقابل، و برقرار بودن صلح يا كنارگذاشتن كاربرد زور مي شود. همبودهاي امنيتي هنگامي شكل مي گيرند كه گروهي از واحدهاي سياسي ارزش هاي سياسي مشتركي پيدا كنند، قادر باشند به سرعت، به شكل شايسته و بدون توسل به خشونت به پيام ها، نيازها و اقدامات يكديگر پاسخ گويند؛ و رفتارهاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي شان براي هم قابل پيش بيني باشد. در تحقيقات تازه تر درباره ي همبودهاي امنيتي چهار ويژگي كليدي براي آن ها مشخص شده است: توافق اساسي، روشن و بلندمدت ميان بازيگران در خصوص پرهيز از جنگ، نبود هرگونه مسابقه تسليحاتي؛ وجود نهادها و رويه هاي رسمي يا غيررسمي براي كاهش، جلوگيري، مهار و برطرف ساختن ستيزها، و ميزان بالايي از همگرايي سياسي و اقتصادي.
كتاب دويچ، اعتقاد مكتب واقع گرايي به ضرورت و اجتناب ناپذيري جنگ را به چالش مي كشيد. سرچشمه ي دگرگوني در سياست جهان را بايد نه در تغييرات خشونت باري كه در توزيع قدرت رخ مي دهد بلكه در فرايندهاي اساساً مسالمت آميز و اجتماعي جست كه متضمن برداشت هاي مردم و حس هم هويتي آنان است. دويچ ضمن اندازه گيري تعاملات مادي به منزله ي شاخص روندهاي همگراييِ زاينده ي همبودهاي امنيتي، تكوين اين همبودها را نوعي تمرين هويت پروري مي دانست (هويت/تفاوت).
مفهوم همبود امنيتي پس از آن كه در بخش اعظم دوران جنگ سرد در رشته ي روابط بين الملل زير سلطه ي مكتب واقع گرايي به فراموشي سپرده شده بود در تحقيقات برسازان پس از جنگ سرد از نو زنده شد (ـــ برسازي). در اين تحقيقات، مفهوم ياد شده از چهار جهت مهم بسط بيش تري يافته است نخست، در مقايسه با توجه كمّي دويچ به تعاملات، نوشته هاي جديد برسازان درباره ي همبودهاي امنيتي، رويكردي كيفي تر و جامعه شناسانه تر اختيار كرده اند. اين نوشته ها تأكيد به مراتب بيش تري بر نقش هنجارها و جامعه پذيري بازيگران در توسعه ي همبودهاي امنيتي دارند.
دومين پيشرفت حاصل شده، بررسي روند تشكيل همبود، از جمله مشخص ساختن عوامل پديدآورنده ي همبودهاي امنيتي، تشريح مراحل مختلف توسعه ي همبودها و تبيين تفاوت هاي منطقه اي موجود در ميان همبودهاي امنيتي موجود است. كتاب مهمي كه به تازگي آدلر و بارنت (Adler and Barnett 1998) درباره ي همبودهاي امنيتي نوشته اند حاوي رويكردي بر اساس برسازي اجتماعي درباره ي خاستگاه و تكامل اين گونه همبودهاست كه به مسيرهاي متفاوت در پيش گرفته شده توسط اين همبودها نيز عنايت دارد. اين دو براي توسعه ي همبودهاي امنيتي سه مرحله را مشخص مي سازند كه هر يك از آن ها چند وجه مشخص دارد.
مرحله ي نوپايي دربرگيرنده ي چند «سازوكار به راه اندازنده» از جمله احساس تهديد، انتظار منافع تجاري، هويت مشترك، و الگوبرداري سازماني (آموختن از تجربه ي ديگر سازمان هاي چند جانبه) است. ويژگي هاي مرحله ي اوج گيري محكم تر شدن هماهنگي نظامي، كاهش ترس هر بازيگر از اين كه ساير اعضاي گروه او را تهديد كنند، و طليعه هاي گذار شناختي به سمت روندهاي بيناذهني و هويت هاي جمعي كه به انتظارات قابل اتكا درباره ي تغيير مسالمت آميز دامن مي زنند. مرحله ي بلوغ هم مشخصاتي چون افزايش نهادينگي، زبرملت گرايي، ميزان بالايي از اعتماد، و پايين يا صفر بودن احتمال بروز ستيز نظامي دارد. مرحله ي بلوغ بسته به ميزان اعتماد اعضا به هم و درجه ي نهادينگي همبود مي تواند «كمي قوام يافته» يا «كاملاً قوام يافته» باشد. همبودهاي امنيتي كمي قوام يافته، سرشتي كمينه گرا دارند. همبودهاي امنيتيِ كاملاً قوام يافته معيارهاي سخت تري دارند. از جمله وجود نوعي «جامعه ي كمك متقابل» براي تلاش هاي جمعي و هميارانه اي كه به قصد ياري رساني به يكديگر و ارائه ي راه حل براي مشكلات مشترك صورت مي گيرند. همچنين بايد داراي برخي ويژگي هاي زبرملي مانند نهادهاي ملي مشترك و نهادهاي زبرملي و فرامرزي، و نوعي موافقت نامه ي امنيت دسته جمعي باشند.
سوم، تلاش شده است اين مفهوم در مورد چارچوب هاي منطقه اي غيرغربي نيز به كاربسته شود. دويچ در اثر اصلي خود عمدتاً به اروپا و منطقه ي اقيانوس آرام نظر داشت. او براي همبودهاي امنيتي متكثر دو نمونه ذكر مي كرد: سوئد و نروژ پس از 1905، و ايالات متحده و كانادا پس از 1815، پس از دويچ اين گونه همبودها را در اتحاديه ي اروپا، امريكاي شمالي، و بين ايالات متحده و ژاپن نيز شناسايي كرده اند. با توجه به فراواني به مراتب بيش تر ستيز دولت هاي جهان سومي با هم به ويژه در آفريقاي جنوب صحرا، چندان شگفت نيست كه به وجود چنين همبودهايي در جهان سوم اشاره اي نشده است. عامل ديگري كه مانع توسعه ي همبودهاي امنيتي در جهان سوم مي شود فقدان نسبي وابستگي متقابل چشمگير اقتصادي و كثرت گرايي سياسي است. بيش تر نوشته هاي مربوط به همبودهاي امنيتي فرض را بر اين مي گذارند كه همبود امنيتي راستين بايد در عين حال همبودهاي مردم سالارانه اي باشند.
در برخي از نوشته هاي جديدتر، تكوين همبود امنيتي چونان چارچوبي تحليلي براي تحقيق درباره ي پيشرفت منطقه گرايي در جنوب شرقي آسيا و مخروط جنوبي آمريكاي لاتين به كار رفته است. نوشته هاي ياد شده اين واقعيت را برجسته مي سازند كه اعضاي اصلي و اوليه ي اتحاديه ي كشورهاي جنوب شرقي آسيا (آسه آن) از زمان تولدشان در 1967 در هيچ جنگي با هم درگير نشده اند، بين كشورهاي مخروط جنوبي امريكاي لاتين هم صلحي پايدار وجود دارد. هم كشورهاي عضو آسه آن و هم كشورهاي مخروط جنوبي امريكاي لاتين نوعي عادت چشمگير و ديرپا به تعامل منطقه اي پيدا كرده اند كه مناسبات درون منطقه شان را نسبتاً مسالمت آميز و پيش بيني پذيرتر از بسياري از ديگر بخش هاي جهان سوم مي سازد.
سرانجام، شناخت معاصر از همبودهاي امنيتي، از گرايش اوليه به خطي پنداشتن روند شكل گيري يك همبود دور شده است. در حال حاضر تأكيدها به جاي محصول نهايي اين روند متوجه خود اين روند است. همبودهاي امنيتي سر بر مي آورند و ممكن است دچار افول شوند و مي توانند در پاسخ به انواع شرايط داخلي و خارجي پديدار شوند. در كارهاي جديدتر درباره ي همبودهاي امنيتي گفته شده است كه لازم نيست سرچشمه هاي افول همبودهاي امنيتي بيرون از روند جامعه پذيري اعضاي همبود باشند بلكه مي توانند زاده ي تحولات درون همبود مانند گسترش يافتن دامنه ي اعضا و تعميق همكاري ها، و بي ميلي اعضاي اين گونه همبودها به سازگارشدن با تغيير هنجارها و ارزش هاي ناظر بر همكاري مانند هنجارها و ارزش هاي مربوط به حاکميت و آموزه ي عدم مداخله در امور داخلي دولت ها باشد.
ـــ امنيت؛ امنيت دسته جمعي؛ امنيت مشترك

خواندني هاي پيشنهادي
-2001 Acharya,A.Constructing a Security Community in Southeast Asia: ASEAN and the Problem of Regional Order,London:Routledge.
-1998 Adler,E.and Barnett,M.(eds) Security Communities,Cambridge:Cambridge University Press,198-227.
-1957 Deutsch,K.W,Burrell,S.A,kann R.A:Lee,M.Lichterman,T.M.Lindgren,R.E.Loewenheim,F.L.and van Wagenen,R.W.Political Community in the North Atlantic Area New York,Green-wood Press.
اميتا و اَچاريا

منبع مقاله :
گريفيتس، مارتين؛ (1388)، دانشنامه روابط بين الملل و سياست جهان، ترجمه ي عليرضا طيب، تهران: نشر ني، چاپ دوم1390.